داستان، اس ام اس و شعر

داستان، اس ام اس و شعر

دنیا دو روزه یه روز با تو یه روز علیه تو
داستان، اس ام اس و شعر

داستان، اس ام اس و شعر

دنیا دو روزه یه روز با تو یه روز علیه تو

اس ام اس غمگین

از حساب و کتاب بازار عشق هیچگاه سر در نیاوردم

و هنوز نمی دانم چگونه می شود هربار که تو بی دلیل ترکم می کنی

من بدهکارت می شوم . . .


همیشه سکوتم به معنای پیروزی نیست ، گاهی سکوت میکنم تا بفهمی چه بی صدا باختی . . .


مشکل از تو نبود

از من بود

با کسی حرف میزدم

که سمعک هایش را

پیش دیگری جا گذاشته بود . . .


دست از سرم بردار برو / ندارم حوصله ی این حرفارو

همه یادگاریات بخوره تو سرت / نه خودتو میخوام نه دردسرت !


من از عشق گفتم

تو مدل ماشینم را پرسیدی

من از محبت گفتم

تو محل زندگیم را پرسیدی

من از دوست داشتن گفتم

تو وضعیت حسابِ بانکیم را جویا شدی

من از ارزش ها گفتم،ارزش هایی که قیمت ندارند،امّا تو

تو قیمت ارزش ها را با اهن و کاغذ برابر کردی . . .


محبت به نامرد ، کردم بسی / محبت نشاید به هر نا کسی

تهی دستی و بی کسی درد نیست / که دردی چو دیدار نامرد نیست


این که هر بار سرت با یکی گرم باشد دلیل بر ارزش ات نیست

آنقدر بی‌ ارزشی که خیلی‌ها اندازه تو هستند . . .


چه داروی تلخی است ، وفاداری به خائن

صداقت با دروغگو  و مهربانی با سنگدل . . .


یکی را آرزو کردی و رفتی / برایش پرس و جو کردی و رفتی

تو هم تا آبرو از من گرفتی / مرا بی آبرو کردی و رفتی . . .


عاشق شدم و عذاب را فهمیدم / رنجیدن و اضطراب را فهمیدم

در چشم تو عشق را ندیدم اما / معنای دل کباب را فهمیدم

هر روز خطاهای تو را بخشیدم / تا بخشش بی حساب را بخشیدم . . .


دیگر هیچ چیز مشترکی بین ما نیست

تنها آسمانمان یکیست . . .


نمی بخشمت

ولی فراموشت می کنم

همیشه به همین سادکی از ادمای بی ارزش می گذرم . . .


“دوستت دارم”

تکیه کلام تو بود

من بی جهت به آن تکیه داده بودم…!!!


حضورت در کنار من معجزه نبود

نبودنت هم فاجعه نیست

فردا روزِ دیگری برای من خواهد بود

بیشتر از این برایت اشک نخواهم ریخت . . .



 به نامردی نامردان قسم جانا که نامردی

که نامردان خجل گشتند از بس که تو نامردی . . .


آنقــدر مرا سرد کرد

 از خودش .. از عشق ..کــه حالا بــه جای دلبستن یخ بسته ام

آهای !!! روی احساسم پا نگذاریــد ..لیز می‌‌خوریــد


عجب جوش و خروشی بود عشقت / خراب باده نوشی بود عشقت

بهشتم را به سیبی داد بر باد / عجب آدم فروشی بود عشقت . . .


تســــبــیح میشوم زیر انگشــــتانت

دانـــه دانــــه میـــرانـــی ام

تا خــــودت را بالا ببـــــری . . .


سوت پایان را بزن

من حریف هرزگی تو

و احمق بودن خودم نمی شوم . . .


دار بزن … خاطرات کسی که  تـو را دور زده

حالم خوب است …امّا گذشته ام درد میکند . . .


نمیتونم ببخشمت /  دور شو برو نبینمت

تیکه ای بودی از دلم /  گندیدی و بریدمت . . .


نفرین به توی نامرد که با زیباترین نقاب به چهره رفیق درآمدی

نفرین بر آن مرامی که اینگونه  به اعتمادم خیانت کرد


کسی که رنگ پریدگی خزان را ادراک کرده

باشد به نیرنگ گل های رنگ رنگ دل نخواهد بست

به نامردانی چون تو دیگر دل نخواهم بست


با عشق به من به من  خیانت کردی

دل دادم و تو رد امانت کردی

رفتی و چه آسوده ز من دل کندی

هر دو قلمت خورد اگر برگردی  !


هر که را دیدم  خیانت کرد و رفت

هر که با من بود یار من نبود

هر که آمد بر دلم زخمی گذاشت

خود ندانستم از این غمها چه سود


کاش هرگز در محبت شک نبود ، تک سوار مهربانی تک نبود

کاش بر لوحی که بر جان دل است ، واژه تلخ خیانت حک نبود . . .


بی وفایی کن وفایت می کنند ، با وفا باشی خیانت می کنند

مهربانی گرچه آیینه ی خوشیست ، مهربان باشی رهایت می کنند . . .


اس ام اس فلسفی

قصه عشقت را به بیگانگان نگو

چرا که این کلاغهای غریب بر کلاه حصیری مترسک نیز آشیانه می سازند . . .


تفاهم به معنای درک کردن نیست

بلکه به معنای توانایی تحمل تفاوتهاست . . .


جهان اول جاییست که عکاسانش برای جایزه

از گرسنگان جهان سوم عکس می گیرند . . .


متاسفانه توی قرن ۲۱ “اسکل” به کسی‌ گفته میشه که

قلبی پاک و بی گناه و مهربون داره،آدم فروش و نا رفیق نیست و از پشت خنجر نمیزنه


تفنگ های پر برای شلیک به مغزهای پر ساخته شده اند

و مغزهای خالی برای پر کردن این تفنگها . . .

(نیچه)


شر با شر خاموش نمی شود چنان که آتش با آتش

بلکه شر را خیر فرو می نشاند و آتش را آب  . . ..


دو بیگانه ی همدرد

از دو خویشِ بیدرد

با هم نزدیک ترند . . .

(دکتر شریعتی)


پست ترین انسان کسی است که راز دوران دوستی را به وقت کدورت فاش سازد . . .


آنان که بودنت را قدر نمی دانند

رفتنت را “نامردی” میخوانند  . . .


آنهایی که درزندگیت نقشی داشته اند را دوست بدار

نه آنهایی که برایت نقــش بازی کرده اند . . .


 فریب آرمش دروغین دنیا را نخوریم

 دنیا هیچگاه بدون طوفان نبوده است،

 آری ، دنیا جای غریبی ست

اینجا حتی پسر نوح بودن بی فایده است

اگرکه با نوح نباشی . . ..


نیمی از جهان، افرادی هستند که چیزی برای گفتن دارند

و نمی توانند بگویند

و نیم دیگر افرادی هستند که چیزی برای گفتن ندارند

ولی همیشه حرف میزنند . . .

(رابرت فراست)


برای غلبه بر تاریکی ها ، سعی کنید اول از همه، چراغ دلتان را روشن نگهدارید . . .


 فریب مشابهت روز و شب ها را نخوریم

 امروز، دیروز نیست

 و فردا امروز نمی شود  . . .


ما اغلب مدتها به درهایی که شادی را برما بسته است

نگاه می کنیم ولی هیچ گاه کسی را که برایمان درهای شادی را می گشاید نمی بینیم . . .


بخاطر بسپاریم که :

بخشنده از دست نمی دهد .

او همواره در حال بدست آوردن است . . .


به گذشتۀ خود هرگز نمی اندیشم، مگر آنکه بخواهم از آن نتیجه ای بگیرم . . .

( جواهر لعل نهرو )


ایستادگی کن تا روشن بمانی

شمع های افتاده خاموش می شوند . . .

(احمد شاملو)


دوست خوب داشتن بهتر از تنهایی و تنهایی بهتر از با هر کس بودن است . . .


زندگی گره ای نیست که در جستجوی گشودن آن باشیم

زندگی واقعیتی است که باید آن را تجربه کرد . . .


هر وقت داشتی یه ادمی رو تو ذهنت بزرگ می کردی

جا واسه پشیمونی هم بذار . . .


اس ام اس فلسفی

هیچ چیز در طبیعت برای خود زندگی نمیکند

رودخانه ها آب خود را مصرف نمیکنند

درختان میوه خود را نمی خورند

خورشید گرمای خود را استفاده نمیکند

ماه ، در ماه عسل شرکت نمیکند

گل ، عطرش را برای خود گسترش نمیدهد

نتیجه :

زندگی برای دیگران ، قانون طبیعت است . . .




زنها هرگز نمیگویند تو را دوست دارم

ولی وقتی از تو پرسیدند مرا دوست داری

بدان که درون آنها جای گرفته ای . . .




سکه ها همیشه صدا دارند

اما اسکناس ها بی صدا

پس هنگامی که ارزش و مقام شما بالا میرود

بیشتر آرام و بی صدا باشید . . .




سطر ها بسیار موثر هستند

چون به شما میفهمانند که :

۱٫ نظم و ترتیب همیشه در اولویت است

۲٫ سکوت معنی دار بهتر از کلمات بی معنی است . . .



هرگاه میخواهی بدانی که چقدر محبوب و غنی هستی

هرکز تعداد دوستان و اطرافیانت به حساب نمی آیند

فقط یک قطره اشک کافیست

تا ببینی چه تعداد دست برای پاک کردن اشک های تو می آید . . .




در مسابقه بین شیر و گوزن ، بسیاری از گوزن ها برنده میشوند

چون شیر برای غذا میدود و آهو برای زندگی

پس

” هدف مهم تر از نیاز است “




یک جمله فوق العاده ، که در هر ایستگاه اتوبوس ژاپنی نوشته شده است

اتوبوس متوقف خواهد شد ، اما شما پیاده روی به سمت هدف را ادامه دهید . . .




جمله “به تو افتخار می کنم”

همان قدر به مردان انرژی می دهد که جمله “دوستت دارم” به زنان . . .




من نمی‌گویم که ١٠٠٠ شکست خورده‌ام.

من می‌گویم فهمیده‌ام ١٠٠٠ راه وجود دارد که می‌تواند باعث شکست شود . . .

(توماس ادیسون)




این روزها همه ترس از دست دادن آبروی خود دارند

اما به سادگی آبروی دیگران را می برند . . .




وقتی در وضعیت خوبی هستید ، یک اشتباه را یک جک در نظر میگیرید

اما زمانی که در وضعیت بدی قرار دارید ، حتی از یک جوک ناراحت میشوید و اشتباه میپندارید . . .




مواظب کلماتی که در صحبت استفاده میکنید باشید

آنها شاید شما را ببخشند ، اما هرگز فراموش نمیکنند . . .




از گوش دادن به سخنان دشمنانتان غافل نباشید

آنها اشتباهات شما را به خوبی بیان میکنند !

(شکسپیر)




مهم ترین زمان برای نگه داشتن خلق و خوی ما

وقتی است که طرف مقابل ، آن را از دست داده . . .




به منظور موفقیت

تمایل شما برای رسیدن به موفقیت ، باید بیشتر از ترس از شکست باشد . . .




اگر شما برای انجام کاری که باید انجام بدهید ، راهی پیدا کردید

آن را انجام خواهید داد

در غیر این صورت ، یک بهانه برای انجام ندادن پیدا کردید . . .



“مدارا”

بالاترین درجه قدرت

و

“میل به انتقام”

اولین نشانه ضعف است . . .




طوطی صحبت میکند ، اما اسیر قفس است

اما عقاب سکوت میکند و دارای اراده پرواز . . .




ما در زندگی آسایش را با کسانی داریم که با موافق هستند

اما

زمانی رشد میکنیم با کسانی که با ما اختلاف نظر دارند . . .




اگر شما یک سیب بد طعم را خورده باشید

میتوانید طعم یک سیب خوب را درک کنید

پس ، از تلخی های زندگی درس بگیرید تا بتوانید آن را درک کنید




چیز هایی که از دست داده ای را به حساب نیاور

چون گذشته هرگز برنمیگردد

اما گاهی اوقات ، آینده میتواند چیزهایی که از دست داده ای را برگرداند

به آن فکر کن . . .



آدم وقتی فقیر میشه خوبیهاشم حقیر میشه

اما کسی که زور داره یا زر داره ، حقارت هاش هنر میشه

(دکتر علی شریعتی)



اگر رنجی نمی بردیم

هرگزمهربان بودن را نمی آموختیم . . .




چنان زندگی کن که کسانی که تو را می شناسند، اما خدا را نمی شناسند

بواسطه آشنایی با تو، با خدا آشنا شوند  . . .




دیشب که نمیدانستم برای کدام یک از درد هایم گریه کنم کلی خندیدم  . . .

(صادق هدایت)




به کسانی که به شما حسودی میکنند احترام بگذارید !

زیرا اینها کسانی هستند که از صمیم قلب معتقدند شما بهتر از آنانید . . .


جک و داستانهای طنز انگلیسی با ترجمه

One summer day, when tourists were lining up to enter a stately house, an old gentleman whispered to the person behind him, “Take a look at the little fellow in front of me with the poodle cut and the blue jeans. Is it a boy or a girl!?” “It’s a girl,” came the angry answer. “I ought to know. She’s my daughter.” “Forgive me, sir!” apologized the old fellow. “I never dreamed you were her father.” “I’m not,” said the parent with blue jeans. “I’m her mother!”

مادر و دختر

یک روز تابستانی، وقتی جهانگردان برای وارد شدن به یک خانه با شکوه صف کشیده بودند، یک آقای مسن به آرامی به نفر پشت سر خود گفت: «یک نگاه به کودکی که جلوی من ایستاده و موهایش را مثل سگ های پشمالو آرایش کرده و شلوار جین آبی پوشیده بینداز. معلوم نیست که دختر است یا پسر؟!» شخص مقابل خشمگینانه جواب داد: «آن بچه دختر است. معلوم است که من باید این را بدانم که او دختر است! چون او دختر خود من است.» شخص مسن برای معذرت خواهی گفت: «لطفا مرا ببخشید آقای محترم! من حتی تصورش را هم نمی کردم که شما پدر آن بچه باشید.» شخص عصبانی که شلوار جین آبی هم پوشیده بود گفت: «نه نیستم! من مادر او هستم!»

 


 

Electronic Brain

The designer was boasting that his electronic brain could do anything. He told a sincere friend to ask it any question he wanted. The friend asked the brain, “Where is my father now?” The brain answered, “Your father is fishing.” The friend laughed and said “My father, Robert, is at his office, I’ve just spoken to him on the phone!” The brain machine said, “Robert is at his office; your father is fishing!”

مغز الکترونیکی

طراح یک مغز الکترونیکی داشت در مورد این که اختراعش می تواند هر کاری بکند اغراق می کرد. او به یک رفیق صمیمی گفت که از دستگاه هر سؤالی که تمایل دارد بپرسد. دوستش از دستگاه پرسید: «پدر من اکنون کجاست؟» مغز الکترونیکی پاسخ داد: «پدر تو در حال ماهیگیری است.» دوستش با خنده گفت: «پدر من، رابرت، الان در اداره اش است. من همین الان با او تلفنی صحبت کردم!» دستگاه پاسخ داد: «رابرت در اداره اش است؛ پدر تو در حال ماهیگیری است!»

 


 

جک انگلیسی

Jack was attending the funeral service of the richest man in the city.
Beacause he was weeping bitterly, a man asked sadly, " was the deceases one of the dear relatives? "No" said jack.
" Then why are you crying?" asked the stranger. " Because I'm not one of the relatives," answered jack.

جک به مراسم تشییع جنازه ثروتمندترین مرد شهر رفته بود. چونکه او زارزار می گریست ، مردی با تاثر از او پرسید. " آیا متوفی از بستگان عزیز شما بود؟"
جک گفت ، " نه "
آن غریبه پرسید : " پس چرا دارید گریه می کنید؟ "
جک پاسخ داد ، " چون که یکی از بستگانش نیستم.



چند چیستان جالب


آن چیست که یکی است و همیشه با تو است؟


عجایب جنگل بی پایه دیدم، عجایب چادر بی سایه دیدم،

بدیدم صنعت پروردگارم، دوتا سوداگر بی مایه دیدم.


عجایب صنعتی دیدم در این دشت، درخت پرگلی بی سایه میگشت؟


آن چیست که از میان آب می گذرد، ولی خیس نمی شود؟



آن چیست که نمیتوانید ببینیدش، یا بچشیدش، یا با دستتان لمسش بکنید، ولی برای همه تان لازم است و همه جا هست؟


آن جسم عجب چیست که بر چرخ پدید است

گه پرده ماه است و گهی حاجب شید است؟


نه دست دارد، نه پا دارد، از همه جا خبر دارد!


آن چیست که تا آسمان نگرید، اشکش روان نمی شود؟



آن چیست که نه دست دارد و نه پا، در همه جای زمین است و نمی رود به هیچ جا؟



 آن چیست که نه دست دارد، نه پا، نه استخوان دارد، نه گوشت، ولی همیشه راه میرود و و هیچ وقت هم خسته نمی شود؟


 آن چیست که خودش آب، دُشمنش آب؟



آن کدام دوبرادرند که در زیر یک کوه زندگی میکنند،و هیچ وقت خانه یکدیگر را نمی بینند؟


 آن کدام شب تاریک است که در میان روز دیده میشود؟


این سر کوه، اَرّه اَرّه آن سر کوه، اَرّه اَرّه میان کوه، گوشت بره!