داستان، اس ام اس و شعر

داستان، اس ام اس و شعر

دنیا دو روزه یه روز با تو یه روز علیه تو
داستان، اس ام اس و شعر

داستان، اس ام اس و شعر

دنیا دو روزه یه روز با تو یه روز علیه تو

دوستی با این اشخاص را به هم بزنید

دوستی خود را با این افراد به هم بزنید - www.radsms.com

هشت نوع شخصیت که باید از آنها دوری کرد:

همه ما دوست داریم باور کنیم که نزدیکان مان آدم هایی متعادل ، شاد و دارای ذهنی سالم هستند اما بارها پیش آمده که متوجه شدیم واقعیت غیر از این است. تصور کنید یکی از بهترین روزهای زندگی تان را آغاز کرده اید و خدا را برای همه زیبایی ها و نعمت هایش شکر می کنید که ناگهان رویارویی با یکی از آشنایان بلافاصله شما را از عرش به زیر می آورد. حتی اگر انسانی خوشبین و مثبت باشید، در کنار چنین اشخاصی منفی خواهید شد. از بدترین این نوع شخصیت ها می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

خودشیفته ها

این افراد شدیدا حس خودبزرگ بینی دارند و چنین می پندارند که دنیا گرد آنها می چرخد. این افراد مانند کنترل گرها موذی و حیله گر نیستند و تا حدی آشکار خواسته های خود را بیان می کنند. گاهی به نظر می رسد باید به آنها گفت: « فقط خودت مهم نیستی که!»

این افراد فقط خواسته های خود را در نظر می گیرند و نیازهای شما به باد فراموشی گرفته می شود. در این رابطه شما احساس یاس و سرخوردگی پیدا می کنید. آنها چنان انرژی شما را صرف خواسته ها و امیال خود می کنند که دیگر چیزی برای خودتان باقی نمی ماند.

منفی گراها

این دسته قادر به درک خوبی ها و شادی ها نیستند. اگر به آنها بگویید که امروز روز بسیار قشنگی است حتما از اتفاق ناگوار قریب الوقوعی خبر می دهند؛ اگر از موفقیت امتحان میان ترم خود خبر دهید، در مقابل از سختی امتحانات نهایی به شما هشدار می دهند.

آنها شادی را نابود می کنند. دید مثبت شما به زندگی جای خود را به بدبینی و منفی بافی می دهد. قبل از آنکه متوجه شوید، منفی گرایی در ذهن و روح شما جایگزین شده و همه شادی ها پشت شیشه های خاکستری پنهان می شود

افرادی که همیشه در مورد دیگران قضاوت می کنند

مواردی که شما زیبا و دلفریب می بینید، به نظر این افراد عجیب و غیرجذاب است. اگر شما نظر جدیدی را جالب بدانید، این افراد آن را به کل اشتباه می شمارند. اگر شما سلیقه دوستی را ستایش کنید، آنها آن را بد یا مایه نگرانی قلمداد می کنند. افراد همیشه قاضی تقریبا مانند منفی گراها هستند. اگر قسمت اعظم وقت خود را با اینگونه افراد بگذرانید، طولی نمی کشد که شما هم یکی از آنها خواهید شد.

خود رای ها

تخصص این عده کنترل دیگران به نفع خودشان است؛ و ممکن است چنان مهارتی هم داشته باشند که شما اصلا متوجه کنترل آنها نشوید تا زمانی که دیگر دیر شده است. این افراد نقطه ضعف های شما را پیدا می کنند و از این طریق به خواسته های خود می رسند.

این افراد باورها و اعتماد به نفس شما را هدف قرار می دهند. این افراد راهی برای اجبار شما به انجام کاری پیدا می کنند که لزوما انجام نمی دهید و به این ترتیب شما احساس هویت، اولویت های شخصی و توانایی درک واقعیت مساله را ازدست می دهید و به ناگاه دنیا حول محور خواسته ها و اولویت های آنها قرار می گیرد.

همیشه ناامیدها

اگر طرح جدید و بکری داشته باشید، همیشه ناامیدها به شما اطمینان می دهند که با شکست روبه رو خواهید شد؛ و زمانی که موفق می شوید، شما را دلتنگ و افسرده می کنند. اگر رویایی در سر داشته باشید، هشدار می دهند که دستیابی به آرزویتان غیرممکن است.

این افراد «آنچه هست» را باور دارند و نسبت به «آنچه خواهد شد» مشکوک و ناامید هستند. معاشرت با این افراد موجب می شود خودباوری و اعتماد به نفس خود را به راحتی از دست بدهید. در حالی که پیشرفت و تغییر فقط نتیجه نوآوری و بدعت گذاری است، رویای ناممکن ها و تلاش برای دستیابی به دوردست ها.

آنهایی که نمی توانند صممیمی شوند

در کنار این افراد هیچگاه حس صمیمیت و راحتی نخواهید کرد؛ داستانی خنده دار تعریف می کنید اما آنها فقط لبخندی مودبانه تحویل می دهند. در پی بی توجهی آنها، شما غمگین و افسرده می شوید. یکی از مهیج ترین اتفاقاتی را که برایتان پیش آمده تعریف می کنید اما آنها فقط سرسری سر خود را تکان می دهند.

روابط این دسته افراد مبتنی بر معیارهای سطحی و بی معنی است. زمانی که شما واقعا به یک دوست نیاز دارید، آنها نیستند. زمانی که نیازمند انتقادی سازنده هستید، از همانی که هستید تعریف می کنند و اگر حمایت بخواهید، شما را محکوم به شکست می دانند.

حرمت شکن ها

این افراد در بدترین زمان و به بدترین شکل ممکن حرفی می زنند یا کاری انجام می دهند؛ در یک کلمه حرمت نگاه نمی دارند. شاید این فرد کسی باشد که به او اعتماد کرده بودید اما او از این اعتماد سوءاستفاده کرده ورازتان را برملا می کند. شاید یکی از نزدیکان تان باشد که در کارهایی که به او ارتباط ندارد دخالت می کند، یا شاید همکاری باشد که رفتاری تحقیرآمیز پیشه کرده است.

آنهایی که همیشه متوقع هستند

هیچ وقت نمی توان این افراد را راضی و خوشحال نگه داشت. آنها قدر شما را نمی دانند و خواسته هایشان غیرواقعی و نامعمول است؛ همیشه دنبال مقصر جلوه دادن شما هستند و هرگز مسوولیت چیزی را خود قبول نمی کنند.

لغت معنی های جدید ! (طنز) سری سوم

کاج : نمایندگی انتشارات گاج در دوبی

هشتگرد : ۵

وایمکس : درنگ چرا؟

شیردان : آنکه شیر خوب را از بد تمیز می دهد

البرز: عربها به « پرز » گویند

چرا عاقل کند کاری‌:‌ یک ضرب المثل شیرازی.

هردمبیل: جایی که در آن بابت هر چیزی قبض صادر میشود

غیرتی: هر نوع نوشیدنی به جز چای

قرتی : نوعی چای که با قر و حرکات موزون سرو میشود

پنهانی : قلمی که جای جوهر با عسل مینویسد

مختلف : مرگ مغزی

کره حیوانی : بیچاره ناشنواست

توله سگ : حاصل تقسیم مساحت سگ بر عرض آن

کراچی : پس تکلیف ناشنوایان چه میشود ؟

یک کلاغ چهل کلاغ : نبردی ناجوانمردانه بین کلاغ‌ها

اسلواکی : نرم و خرامان گام برداشتن

نیکوتین : نوجوانی خوش سیرت

تهرانی: تیکه های هلوی باقیمانده ته آبمیوه

قمقمه : پَ ن پَ قم هالیووده

زنبوردار : کسی که همسر بلوند دارد

کاشمری : در آرزوی ازدواج … …

ژنتیک : ژنی که عامل اصلی تیک زدن در انسان می باشد

خورشت بامیه : مسئولیت پختن خورشت بر عهده من است

خراب : نوعی نوشیدنی حاوی تکه های کوچک خر

مورچه خوار : خواهر مورچه. فحشی که موریانه ها به هم می دهند

خلوص : خروس خونه ی علی دایی اینا

گشتاور: یک سری همسایه نخاله که به هنگام برگزاری مهمانی‌های شبانه پلیس را خبر می کنند.

An Error : خطا در ریدن !

کلیمانجارو : علی دایی خطاب به کریم باقری: کریم اونجارو نگا

ﮐﻮﺭﺗﺎﮊ: پوﺩﺭ ﻟﺒﺎﺳﺸﻮﻳﻲ تاژ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﻧﺎﺑﻴﻨﺎﻳﺎﻥ

ﻧﻠﺴﻮﻥ ﻣﺎﻧﺪﻻ: ﻧﻠﺴﻮﻥ ﺍﻭﻥ ﻭﺳﻂ ﮔﯿﺮ ﮐﺮﺩﻩ

ﺷﻬﺎﺏ ﺣﺴﻴﻨﻲ: ﺷﻬﺎﺑﻲ ﻛﻪ ﺷﺒﻬﺎﻱ ﻣﺤﺮﻡ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺩﻳﺪﻩ ﻣﻴﺸﻮﺩ

ﻫﻮﺍﮐﺶ: ﻓﺤﺶ ﻧﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺁﺩﻡ ﻭ ﺣﻮﺍ (هوا)

ﻓﯿﻠﺴﻮﻑ: (ﻓﯿﻞ ﮔﺮﻓﺘﮕﯽ)ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ ﮐﻪ ﻓﯿﻠﯽ ﺑﯿﻦ ﺷﻤﺎ ﻭ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﯿﺮﺩ

Saturday : ﺭﻭﺯ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺳﺎﻃﻮﺭ

قوانین ورود به اجتماع(جالب و خواندنی)

قوانین ورود به اجتماع (جالب و خواندنی) - www.RadsMs.com

همه  مدرسه‌های دنیا چیزهای مزخرفی هستند. زحمات معلم‌ها و غیره به کنار ولی یک آدم معمولی دوازده سال به مدرسه می رود بدون اینکه یاد بگیرد در جامعه زندگی کند. احتمالا آخرین سه معادله سه مجهولی که یک نفر حل می‌کند در همان دوران راهنمایی است. آخرین جذر هم احتمالا در همان راهنمایی گرفته می‌شود و احتمالا من و شما هیچکدام عدد اتمی آهن را یادمان نیست و به زحمت ممکن است بتوانیم چهار کتاب از سمرقندی نام ببریم.
اما بعد از دوازده سال باید وارد جامعه بشویم. حالا بگویید برویم دانشگاه و بعد از شانزده، هجده یا بیست و دو سال درس خواندن با لیسانس، فوق لیسانس یا دکترا وارد جامعه بشویم… و تازه کلی چیز هست که بلد نیستیم. از یک چک نقد کردن در بانک تا قانون کاری که قرار است بر مبنایش کار کنیم تا حرف زدن با کسی که دوستش داریم.
ما در مدرسه و آن بیست و دو سال خیلی چیزها یاد می‌گیریم اما در خیلی چیزها هم کاملا بی سواد می مانیم. همین شد که تصمیم گرفتم این قوانین را برایتان بنویسم که قبل از ورود به جامعه مرورش کنید. زندگی جدی نیست ولی قانون های بامزه‌ای دارد که در مدرسه درسشان نمی‌دهند. این متن اولین بار در سال ۱۹۹۶ نوشته و چاپ شده و ممکن است بارها و بارها به فارسی ترجمه شده باشد ولی به نظرم ارزش دارم ترجمه آزاد خودم را هم بکنم.

قانون اول

زندگی عادلانه نیست. اینهمه دین و بقیه داستان‌ها برای همین وجود دارند. یک نوجوان یا یک دکتر سی ساله که تازه در شرکتی استخدام شده دائم تکرار می‌کند که «این عادلانه نیست». شاید روزی ۸ بار. قانون اول را تکرار کنید «عدالت مبنای چیز خاصی در دنیا نیست.»

قانون دوم

جهان واقعی ارزش زیادی برای شخصیت شما قایل نیست. بر خلاف مدرسه و خانواده که فکر می کنند شخصیت شما چیز مهمی است، برای محیط کار خروجی از همه چیز مهمتر است و هر کس قبل از اینکه محترم و متشخص باشد، باید کارا باشد. اگر فکر می کنید در مدرسه به شخصیت شما احترام نمی‌گذارند منتظر دنیای واقعی باشید تا نظرتان اصلاح شود. اگر فکر می کنید عدم احترام عادلانه نیست، به قانون یک رجوع کنید.

شعر زیبای “دبستانی ترین احساس من”

شعر زیبای
شعر بسیار زیبا و پر مفهوم که ارزش یک بار خوندن رو داره
به همراه عکس

ای دبستانی ترین احساس من

خاطرات کودکی زیباترند
یادگاران کهن مانا ترند
درس‌های سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود


درس پند آموز روباه وکلاغ
روبه مکارو دزد دشت وباغ

روز مهمانی کوکب خانم است
سفره پر از بوی نان گندم است

کاکلی گنجشککی با هوش بود
فیل نادانی برایش موش بود


با وجود سوز وسرمای شدید
ریز علی پیراهن از تن میدرید

تا درون نیمکت جا میشدیم
ما پرازتصمیم کبری میشدیم


پاک کن هایی زپاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم

کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هایش درد داشت
گرمی دستان ما از آه بود
برگ دفترها به رنگ کاه بود


مانده در گوشم صدایی چون تگرگ
خش خش جاروی   با پا روی برگ
همکلاسی‌های من یادم کنید
بازهم در کوچه فریادم کنید


همکلاسی‌های درد و رنج و کار
بچه‌های جامه‌های وصله‌دار
بچه‌های دکه خوراک سرد
کودکان کوچه اما مرد مرد
کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
جمع بودن بود و تفریقی نبود
کاش می‌شد باز کوچک می‌شدیم
لا اقل یک روز کودک می‌شدیم
یاد آن آموزگار ساده پوش
یاد آن گچ‌ها که بودش روی دوش
ای معلم یاد و هم نامت بخیر
یاد درس آب و بابایت بخیر

ای دبستانی‌ترین احساس من
بازگرد این مشق‌ها را خط بزن
دوستان دهه شصتی !

جوک و اس ام اس به زبان شیرین آذربایجانی

دئمیشدیم؛ گئدرسن من اوللم سن سیز

سن گئتدون من اولمدیم!! باغیشلا منی !

معنی :

گفته بودم  اگه بری من میمیرم بی تو

تو رفتی…. من نمردم!! ببخش منو !

.

.

.

گونده منه باش ووران ایندی منه داش وورور.

ایندی منه داش ووران اوزگلره باش وورور.

اوزگه اگر داش وورا دردینه دوزمک اولار.

باخ بورا سوز بوردادی داشلاری یولداش وورور…

معنی

اونی که هر روز به من سر میزد امروز به من سنگ میزنه.

اونی که امروز به من سنگ میزنه به بیگانه ها سر میزنه.

بیگانه اکه سنگ بزنه دردشو میشه تحمل کرد.

ببین منو حرف من اینجاست سنگهارو دوست میزنه…

.

.

.

اورییمله باجارمرام او گوزلره ویریلمشام

لیل سو کیمی آخیب گلیب چاتیب سنده دورولمشام

درد اورییمده آشیب داشیب غمده منن قوجاخ ب

آتما منی زامان چاشیب بو دنیادان یورولمیشام؟اورییمله باجارمرام او گوزلره ویریلمشام

لیل سو کیمی آخیب گلیب چاتیب سنده دورولمشام

درد اورییمده آشیب داشیب غمده منن قوجاخ ب

آتما منی زامان چاشیب بو دنیادان یورولمیشام؟

تورا بس منتظر ماندم,اوتاندی لحظه لر مندن.بدان من دوستت دارم,اینان بو یاشلی

گوزلردن.سفر از تو گذر از تو,فقط یول گوزلماخ مندن.فقط با یک نگاه تو,اوچاردی غصه لر مندن.

.

.

.

بی وفا جانان یولوندا جان گویان دیواندور.شاهیدیم بو مطلبه شمعه یانان پرواندور. شمع

یولوندا یانماغا,پروانه ایلر افتخار.شمع دیر بیچاره پروانه,عجب دیواندور.

.

.

.

سن سن حیاتمن معناسی

سن سن سوگیمین رویاسی

سن سن دنیامین دنیاسی

سنی چخ ایستیرم کلم دلماسی

.

.

.

بیر دنیز دوشون سوسوز / بیر انسان دوشون موتسوز

بیر بهار دوشون چیچک سیز / بیرده منی دوشون سنسیز

هیچ الورمو؟

.

.

.

عزیزیم آشا آشا / سو گلیر داشا داشا

بیر جانم وار ثروتیم / اودا قربان داداشا

.

.

.

گل دونیانی بولوشدورک / دنیز منیم دالقا سنین

گونش منیم ایشیق سنین  / هامّیسی سنین سنده منیم

.

.

.

تو را بس منتظر ماندم / اوتاندی لحظه لر مندن

بدان من دوستت دارم / اینان بو یاشلی گوزلردن

.

.

.

سفر از تو گذر از تو / فقط یول گوزلماخ مندن

فقط با یک نگاه تو / اوچاردی غصه لر مندن

.

.

.

داغدا پائیز اولاندا / ساری سنبل سولاندا

یارا ائلچی گوندررم / اون بئش یاشی دولاندا

.

.

.

عزیزیم گؤل آلاندا / ساچا سنبل آلاندا

یاریم یادیما دوشر / الیمه گؤل آلاندا

.

.

.

گؤزوم قالدی او قاشدا / او پیکده او قاشدا

مجنون تک دلی گؤیلوم / گزیری داغدا داشدا

.

.

.

بیر گورچین کیمی دن سیزلمیشم! بولبولم یازدا چمن سیزلمیشم!

اوز دیارمدا وطن سیزلمیشم! هیچ بیلرسن نیجه سن سیزلمیشم!!!

.

.

.

داغ باشیندا اکین اولماز / اکین اولسا بیچین اولماز . . .

دنیادا مین گوزل اولسا / بیری سنین تکین اولماز . . .

.

.

.

محبت قوجالماز

عشق آزالماز

دوست آیرلماز

یاخچلیق یرده قالماز

دوست دوستی آتماز

یاریما اولسون سلام

قوی کی دییم بیر کلام

ایستییرم من سنی

ایسته منی والسلام

.

.

.

اگر بیز ایکیمیز ده یاپراق اولساق پاییز فصلینده من

سنن تئز یئره دوشه جاغام تا سن دوشنده سنی

اوز قوجاغیما آلیم .

.

.

.

گوروم شیر دنیادا پیر اولماسین

گوروم تولکو جنگلده شیر اولماسین

ستمکار خلقه امیر اولماسین

بوتون پاک اورکللر گوروم شاد اولا

مقدس آذربایجان دائم آباد اولا