داستان، اس ام اس و شعر

داستان، اس ام اس و شعر

دنیا دو روزه یه روز با تو یه روز علیه تو
داستان، اس ام اس و شعر

داستان، اس ام اس و شعر

دنیا دو روزه یه روز با تو یه روز علیه تو

جوان پرتلاش

جوان پرتلاش
امیر تیمور گورکانی در هر پیشامدی چندان استقامت می‌ورزید که هیچ مشکلی نمی‌توانست او را از رسیدن به هدف باز دارد. در این گونه حوادث همواره چنین می‌گفت:
روزی در جوانی از دشمن شکست خوردم و به ویرانه‌ای پناه بردم و در فکر پایان کار خویش بودم. ناگهان چشم بر مورچه‌ای ناتوان افتاد که دانه گندمی از خود بزرگ‌تر برداشته بود و از دیوار همی بالا می‌رفت. چون نیک شمارش کردم، دیدم آن دانه گندم، شصت و هفت مرتبه بر زمین افتاد؛ امّا مورچه آن دانه را رها نکرد . سرانجام آن را بر سر دیوار برد. از دیدن این استقامت و پایداری، چنان قدرتی در من پدیدار شد که هیچ گاه آن را فراموش نمی‌کنم. با خود گفتم:‌ای تیمور! تو از این مورچه کم‌تر نیستی، بر خیز و بکوش و در پی کار خود باش! برخاستم و همّت گماشتم و استقامت ورزیدم تا بدین پایه از عزت و سلطنت رسیدم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد