داستان، اس ام اس و شعر

داستان، اس ام اس و شعر

دنیا دو روزه یه روز با تو یه روز علیه تو
داستان، اس ام اس و شعر

داستان، اس ام اس و شعر

دنیا دو روزه یه روز با تو یه روز علیه تو

اکبر عبدی با لباس زنانه در خیابان های تهران!!

خاطره ای از اکبر عبدی بازیگر طناز سینمای ایران که آمیخته با طنز و شیرینی خاصی است و از زبان خودش نقل شده است.

رضا عطاران کارگران فیلم "خوابم می آد" به منزل ما آمد.

به او گفتم: رضا داستان فیلم چیست؟

گفت: عمو اکبر رویم نمی‌شود، بگویم.

- چرا مگر نقش بدی است؟


- دوست دارم در این فیلم مامان من شوی.

- فقط به یک شرط، اول می‌ آیم تست گریم می ‌شوم و لباس می ‌پوشم، بعد بریم برای کارهای بعد.


حتی چادر نماز مادرم را بر‌داشتم و رفتم تست گریم شدم. بعد از تست گریم، همان‌ طور (با لباس و گریم زنانه) از دفتر آقای امکانیان خارج شدم. سوار تاکسی شدم تا به نماز جمعه بروم. راننده تاکسی من را راهنمایی کرد و به من گفت: مادر، وقت نماز جمعه گذشته، خلاصه همه راهنمایم کردند و هیچ‌ کس من را نشناخت، حتی حدس هم نزدند که من مرد هستم.

جالب ‌تر اینکه من آن موقع در بلوار ارتش زندگی می‌ کردم. من با لباس صحنه و با همان گریم به منزل خودمان رفتم.

اطلاعات، دم در خانه ‌مان از من پرسید: حاج خانم با کی کار دارید؟

گفتم: من عمه آقای اکبر عبدی هستم، ایشان خانه هستند؟

گفت: نمی‌دانم.

- شما می‌ توانید من را راهنمایی کنید؟

بنده خدا من را به طبقه 25 رساند و تحویل خانم بچه‌ ها داد.

و گفت: عمه ی آقای عبدی هستند.

خانواده من هم درجا من را نشناختند. بعد از اینکه طرف رفت و در خانه را بستند، خانواده ‌ام بعد از حدود 20 ثانیه جیغ زدند و من را شناختند.

 

نظرات 1 + ارسال نظر
راحله 1391/06/14 ساعت 09:50 ق.ظ http://rahala.pouyablog.com/

وب خوبی داری به ما هم سربزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد