داستان، اس ام اس و شعر

داستان، اس ام اس و شعر

دنیا دو روزه یه روز با تو یه روز علیه تو
داستان، اس ام اس و شعر

داستان، اس ام اس و شعر

دنیا دو روزه یه روز با تو یه روز علیه تو

آدمی و محیط زیست ۲۰۱۲

آدمی و محیط زیست
در سایه بحران های زیست محیطی اخیر، بسیاری از محققین تلاشی را جهت بررسی دلایل رفتار خصمانه انسان با طبیعت خویش آغاز کرده اند. بخشی از این تحقیق شامل بررسی ریشه های فلسفی اثرگذار بر روند کنش انسان با جهان و طبیعت پیرامونش همچنین مسئولیت و سهم ادیان در قبال محیط زیست می باشد.
در این مطالعه، فلسفه عوامل تخریب طبیعت در قرن های گذشته و روند تسریع شده این تخریب در زمان حال مورد مطالعه قرار گرفت. به عنوان نتیجه این مطالعات بیان شد که ریشه بحران های اکولوژیکی بدیهی بوده و در اعتقادات و ساختار های ارزشی ما جای دارند که این اعتقادات بر روش زندگی ما و ارتباط ما با طبیعت اثر دارند .
به دلیل این که ادیان ابراهیمی شامل ادیان یهود، مسیحی و اسلام دارای حامیان زیادی هستند؛ لذا مسئولیت بیشتری را متوجه خود می کنند و نویسندگان بسیار این مسئله را به عنوان ریشه ای برای حل قسمتی از مسائل زیست محیطی جهان می دانند. وجود این دیدگاه در ادیان ابراهیمی، که خداوند طبیعت را برای استفاده انسان ها آفریده و انسان ها می توانند از این منابع به مقدار لازم استفاده کرده و اطاعت خدا را کنند و در عوض خداوند هم طبیعت را برای آنها محافظت و غنی می کند، را باید مورد نقد قرار داد.
اما آیا واقعاً عدم احترام به طبیعت ریشه در این موضوع دارد؟
حال اگر دین اسلام را انتخاب کنیم، باید پاسخ مسئله را در سرشت انسانی و جایگاه انسان در رابطه با خدا، مسئولیت هایش در برابر او و ارتباطش با دیگر موجودات با توجه به حقوقش جستجو کنیم.
همه ادیان، مکاتب، اندیشه ها و فلسفه های اجتماعی بر نگرشی جهانی تکیه دارند و اهداف این روش ها و بایدها و نبایدها از این نگرش حاصل می شود، این نگرش ها زمانی که به وسعت و استحکام فکری برسند می توانند ایدئولوژی شوند .
اصل اولیه جهان بینی اسلامی نظریه توحید است. توحید قالبی برای اعتقادات یک مسلمان است و این قالب بر هر دیدگاه و تلاش او اثرگذار می باشد. از نظر توحیدی هر چیز آیه الهی و شاهدی بر وجود او هستند. تمام عالم نیز مخلوق خواست الهی و با هدفی الهی به وجود آمده است. انسان نیز یکی از این مخلوقات می باشد که خلیفه خدا و آزاد در بکار بردن و مصرف منابع است. خلیفه است چرا که خداوند از روح خود در جسم آدمی دمید.
در میان مخلوقات، انسان بی نظیر است و در این میان چیزی که او را متمایز می کند، قبول کردن امانت الهی است که به او عرضه شده و دیگر مخلوقات از پذیرفتن امانت سرباز زده اند[۵]. گرچه این امانت بزرگ، امکانات و آزادی ها و مسئولیت هایی را برای انسان بوجود می آورد، اما به هر حال از امانت دار انتظار می رود که مسئولیت خود را به خوبی انجام دهد.
این مطلب در کتاب مقدس مسیحیان نیز آمده است که زمانیکه امانت بزرگی به کسی داده می شود انتظارات بزرگی هم از او می رود. لذا انسان مجاز به بکارگیری امانت در هر موقعیتی است در صورتی که دو نکته مسئولیت حرکت در راه و بزرگ داشتن امانت الهی را رعایت کند.
کنترل امور و امانت داری طبیعت و بقیه موجودات قسمتی از این امانت است و انسان باید نشان دهد که نه تنها به عنوان یک امانت دار بلکه به عنوان یک خلیفه خدا نسبت به این امانت توجه دارد.
اما به درستی که انسان غیر منصف و نابخرد است.
طبیعت به عنوان یک امانت برای انسان است نه چیزی دیگر و انسان همراه با به دست آوردن تقوای الهی حق چیره شدن را دارد بدون اینکه مقاومتی و جنگی در برابر آن داشته باشد و انسان نباید از قدرت، توانائیها، استعداد ها و حقوقش بدون در نظر گرفتن مسئولیتش در امانت داری، از امانت بد استفاده کند. وحی و شریعت نیز برای راهنمایی انسان در بجا آوردن همان امانت داری آورده شده است.
شریعت دست آورد قبول کردن توحید است.
شریعت شکل عملی به رسومات اخلاقی اسلام می دهد. هیچ کدام از موارد اخلاقی و عقلانی در اسلام ناچیز نیستند. آنها در شریعت برای عمل شدن و همکاری در قوانین سرزمین وارد می شوند. شریعت به دنبال ساخت چارچوبی است که در آن، انسانها و جوامع با نظام محیط همراه شوند تا انسان بتواند نقش خود را در ادای امانت انجام دهد.
اما شریعت محدودیت هایی نیز دارد که مجموعه ای از دستور العمل های عملی در اصول اخلاقی است و زمانی که نادیده گرفته شوند باعث نوعی تخریب در زندگی می شوند که در زمان ما بخشی از آن به صورت بحران های اکولوژیکی ظاهر شده اند چرا که آن بخش از شریعت که به مسائل طبیعت می پردازد به طور کامل نادیده گرفته شده است.
انسان به عنوان خلیفه، به جای عمل در جهت سودمندی برای خدا، سلسله ای از ارزش ها را ایجاد کرده است که نتیجه آن سلطه بر طبیعت به جای حفاظت و حمایت از آن از دیدگاه امانت داری الهی است. انسان خود را در حد غلبه کننده بر طبیعت بالا برده است و به صورت ذهنی خود را معادل و مساوی خدا قرارداده است، در این باره قرآن می فرماید که به راستی که انسان چیز بسیار بزرگی را در این صورت از دست داده است و زمانی می فهمد که آسمان ها آماده برای انفجار شوند، زمین دو نیم شود و کوه ها به کلی تخریب شوند .
در جهان بینی اسلامی ارتباط انسان با طبیعت باید شبیه تنها یک قانون گذار عادل با شهروندانش باشد. سوء استفاده از قدرت، انسان را از پیشوایی عادل به ستمگری مستبد سوق می دهد و نتیجه نهایی ستمگری چیزی جز یک شورش علیه ستمگر نیست. این چیزی است که دقیقاً بین انسان ستمگر و طبیعت ستمدیده رخ می دهد. این نکته نیز شایان ذکر است که ستمگری زمان کوتاهی دارد. انسان برتر از طبیعت است و باید با او رفتار مناسب داشته باشد. هر عمل او باید با رحمت و عدالت همراه باشد و حالت قانون گذار باید شبیه پدر نسبت به فرزند باشد. خدا انسان را سرپرست آنها قرارداده و اگر سرپرست خوبی باشد، خدا بخشش را نسبت به او زیاد می کند و به او دانش و بزرگی بیشتری می دهد.

دیگر دیدگاه کلیدی در مورد اسلام آخرت است که اعمال به خود انسان باز می گردد و نسبت به تمامی اعمالی که مرتکب شده مجازات می شود. او مجبور به حمایت از دست آوردهای حال برای آیندگان است. آخرت شناسی نیرویی برای اجرای صحیح اعمال است. تفکر قضاوت در مورد اعمال او را از انجام برخی اعمال و خودپرستی و خود خواهی دور نگه می دارد. نقش انسان، سروری او و مسئولیت او در برابر امانت در قرآن آمده است و این تصمیم اوست که در این راه حرکت کند. اما سوال اینجاست که با اینهمه هشدار در مورد رفتار انسان و نتیجه اعمال او، تا چه حد امکان پذیرش خطر برای او باقی می ماند. انسان در جریان نقش خود در نظام کلی خلقت و شناخت سرشت انسانی خویش در عالم خلقت مفهوم پیدا می کند.
بحران های زیست محیطی که ما امروزه با آنها روبرو می شویم در زمان کوتاهی به جایی می رسد که انسان مجبوراست سؤالات مهمی از خود بپرسد. این سؤالات دیگر تنها در زمینه میزان پیشرفت علم و در اختیار داشتن فن آوری و اطلاعات نیست بلکه در مورد سرشت انسانی، جوهره هستی، سرشت و سرنوشت نهایی عالم هستی است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد