داستان، اس ام اس و شعر

داستان، اس ام اس و شعر

دنیا دو روزه یه روز با تو یه روز علیه تو
داستان، اس ام اس و شعر

داستان، اس ام اس و شعر

دنیا دو روزه یه روز با تو یه روز علیه تو

چرا دندان هایمان زرد می شوند؟2012

با ایجاد چند تغییر ساده در شیوه زندگی‌تان می‌توانید از بد رنگی دندان‌ها جلوگیری کنید؛ به عنوان مثال اگر خیلی قهوه می‌نوشید یا سیگار می‌کشید، مقدار آن را خیلی کم یا حتی قطع کنید. دلایل مختلفی برای بد رنگ شدن دندان‌ها وجود دارند.

 
1 - مواد خوراکی و آشامیدنی : قهوه، چای، نوشابه‌ها، برخی آب‌میوه‌ها و آب سبزیجات ( مثل آب سیب و آب گوجه فرنگی ) می‌توانند باعث لکه‌دار شدن دندان‌ها شوند.

 
2 - مصرف تنباکو : کشیدن سیگار یا جویدن تنباکو می‌تواند دندان‌ها را لکه‌دار کند.

 
3 - تمیز نگه نداشتن دندان‌ها : مسواک زدن و کشیدن نخ دندان به طور منظم می‌تواند پلاک دندان و مواد ایجاد کننده لکه دندانی مثل قهوه و تنباکو را از بین ببرد و از تغییر رنگ دندان‌ها جلوگیری کند؛ برخی مواد مورد استفاده در دندانپزشکی مثل مواد پرکننده دندان و خصوصاً مواد حاوی سولفید نقره باعث ایجاد رنگ خاکستری مایل به سیاه در دندان‌ها می‌شوند.

 
4 - بیماری‌ها : بیماری‌های مختلفی می‌توانند روی مینا (سطح سفت روی دندان) و عاج دندان (ماده زیر مینای دندان) تأثیر بگذارند و باعث تغییر رنگ دندان‌ها شوند؛ برخی روش‌های درمانی نیز می‌توانند روی رنگ دندان مؤثر باشند؛ به عنوان مثال رادیوتراپی (اشعه درمانی) گردن و سر و نیز شیمی درمانی می‌توانند باعث بد رنگ شدن دندان‌ها شوند.
به علاوه ابتلا به برخی عفونت‌ها در مادران باردار می‌تواند با تأثیر بر روی رشد مینای دندان جنین، باعث تغییر رنگ دندان‌ها در نوزاد شود.

 
5 - داروها : دادن داروی آنتی بیوتیک تتراسایکلین و دوکسی سایکلین به کودکان زیر سن 8 سال که هنوز دندان‌هایشان در حال رشد است، باعث تغییر رنگ دندان‌ها می‌شود.
استفاده از دهان‌شویه‌های حاوی کلرهگزیدین و ستیل پیریدینیوم کلراید باعث ایجاد لکه دندانی می‌شود؛ آنتی‌هیستامین‌ها (مثل بنادریل)، داروهای ضد روان‌پریشی و داروهای فشار خون بالا نیز می‌توانند باعث تغییر رنگ دندان‌ها شوند.

 
6 - مواد دندانپزشکی : برخی مواد مورد استفاده در دندانپزشکی مثل مواد پرکننده دندان و خصوصاً مواد حاوی سولفید نقره باعث ایجاد رنگ خاکستری مایل به سیاه در دندان‌ها می‌شوند.

 
7 - افزایش سن : با افزایش سن، لایه بیرونی مینای دندان کم کم ساییده می‌شود و رنگ زرد طبیعی عاج دندان را آشکار می‌کند. ( عاج در زیر مینای دندان است )

 
8 - ارث و ژنتیک : برخی افراد به طور ژنتیکی، دندان‌های روشن‌تر و یا تیره‌تری نسبت به بقیه دارند.

 
9 - عوامل محیطی : استفاده زیاد از فلوراید باعث تغییر رنگ دندان‌ها می‌شود؛ این فلوراید اضافی می‌تواند از طریق منابع طبیعی ( مثل آب آشامیدنی با فلوراید زیاد ) یا دهان‌شویه، خمیردندان، فلوراید درمانی در کودکان یا مصرف مکمل آن به بدن وارد شود.

 
10 - آسیب و صدمات : به عنوان مثال آسیب ناشی از افتادن در کودکان و ضربه به دندان، می‌تواند تشکیل مینای دندان را مختل کند؛ زیرا دندان‌های کودکان هنوز در حال رشد هستند؛ همچنین آسیب‌ها و صدمات می‌تواند باعث تغییر رنگ دندان‌ها در بزرگسالان شود.

 
چطور از تغییر رنگ دندان‌ها جلوگیری کنیم؟
با ایجاد چند تغییر ساده در شیوه زندگی‌تان می‌توانید از بد رنگی دندان‌ها جلوگیری کنید به عنوان مثال اگر خیلی قهوه می‌نوشید یا سیگار می‌کشید، مقدار آن را خیلی کم و یا حتی قطع کنید؛ همچنین به طور منظم مسواک بزنید و نخ دندان بکشید تا دندان‌هایتان تمیز بماند و هر 6 ماه یکبار به بهداشت کار دهان و دندان مراجعه کنید تا دندان‌هایتان را تمیز کند.

 
اگر دندان‌های شما بدون هیچ دلیل مشخصی تغییر رنگ داده‌اند و همچنین علائم دیگری نیز ظاهر شده‌اند به یک دندانپزشک مراجعه کنید تا علت آن را تشخیص دهد و درمان مناسب را توصیه کند.

 
چه روش‌هایی برای سفید کردن دندان‌ها وجود دارد؟
روش سفید کردن دندان‌ها، بسته به علت تغییر رنگ آنها مختلف هستند و می‌توانند شامل موارد زیر باشند :


ادامه مطلب ...

داستان بسیار زیبای “گل سرخ” (حتما بخوانید)

” جان بلانکارد ” از روی نیمکت برخاست لباس ارتشی اش را مرتب کرد و به تماشای انبوه مردم که راه خود را از میان ایستگاه بزرگ مرکزی پیش می گرفتند مشغول شد . او به دنبال دختری می گشت که چهره او را هرگز ندیده بود اما قلبش را می شناخت دختری با یک گل سرخ . از سیزده ماه پیش دلبستگی‌اش به او آغاز شده بود. از یک کتابخانه مرکزی در فلوریدا, با برداشتن کتابی از قفسه ناگهان خود را شیفته و مسحور یافته بود, اما نه شیفته کلمات کتاب بلکه شیفته یادداشتهایی با مداد, که در حاشیه صفحات آن به چشم می‌خورد .دست خطی لطیف که بازتابی از ذهنی هوشیار و درون بین و باطنی ژرف داشت در صفحه اول ” جان” توانست نام صاحب کتاب را بیابد: “دوشیزه هالیس می نل” . با اندکی جست و جو و صرف وقت او توانست نشانی دوشیزه هالیس را پیدا کند.
” جان ” برای او نامه ای نوشت و ضمن معرفی خود از او درخواست کرد که به نامه نگاری با او بپردازد . روز بعد جان سوار کشتی شد تا برای خدمت در جنگ جهانی دوم عازم شود .در طول یکسال و یک ماه پس از آن , آن دو به تدریج با مکاتبه و نامه نگاری به شناخت یکدیگر پرداختند . هر نامه همچون دانه ای بود که بر خاک قلبی حاصلخیز فرو می افتاد و به تدریج عشق شروع به جوانه زدن کرد .

” جان ” درخواست عکس کرد ولی با مخالفت ” میس هالیس ” روبه رو شد . به نظر هالیس اگر ” جان ” قلبا به او توجه داشت دیگر شکل ظاهری اش نمی توانست برای او چندان با اهمیت باشد . ولی سرانجام روز بازگشت ” جان ” فرارسید آن ها قرار نخستین ملاقات خود را گذاشتند : ۷ بعد الظهر در ایستگاه مرکزی نیویورک . هالیس نوشته بود : تو مرا خواهی شناخت از روی گل سرخی که بر کلاهم خواهم گذاشت .
بنابراین راس ساعت ۷ بعدالظهر ” جان ” به دنبال دختری می گشت که قلبش را سخت دوست می داشت اما چهره اش را هرگز ندیده بود . ادامه ماجرا را از زبان خود جان بشنوید :
” زن جوانی داشت به سمت من می‌آمد, بلند قامت و خوش اندام, موهای طلایی‌اش در حلقه‌های زیبا کنار گوش‌های ظریفش جمع شده بود , چشمان آبی رنگش به رنگ آبی گل ها بود , و در لباس سبز روشنش به بهاری می مانست که جان گرفته باشد . من بی اراده به سمت او قدم برداشتم , کاملا بدون توجه به این که او آن نشان گل سرخ را بر روی کلاهش ندارد . اندکی به او نزدیک شدم . لب هایش با لبخند پرشوری از هم گشوده شد , اما به آهستگی گفت ” ممکن است اجازه دهید عبور کنم ؟ ” بی‌اختیار یک قدم دیگر به او نزدیک شدم ودر این حال میس هالیس را دیدم . تقریبا پشت سر آن دختر ایستاده بود زنی حدودا ۴۰ ساله با موهای خاکستری رنگ که در زیر کلاهش جمع شده بود . اندکی چاق بود و مچ پایش نسبتا کلفتش توی کفش های بدون پاشنه جا گرفته بودند
دختر سبز پوش از من دور می شد , من احساس کردم که بر سر یک دوراهی قرارگرفته ام . از طرفی شوق وتمنایی عجیب مرا به سمت آن دختر سبز پوش فرا میخواند و از سویی علاقه ای عمیق به زنی که روحش مرا به معنای واقعی کلمه مسحور کرده بود , به ماندن دعوتم می کرد .
او آن جا ایستاده بود با صورت رنگ پریده و چروکیده اش که بسیار آرام و موقر به نظر می رسید وچشمانی خاکستری و گرم که از مهربانی می درخشید . دیگر به خود تردید راه ندادم . کتاب جلد چرمی آبی رنگی در دست داشتم که در واقع نشان معرفی من به حساب می آمد , از همان لحظه فهمیدم که دیگر عشقی در کار نخواهد بود , اما چیزی به دست آورده بودم که ارزشش حتی از عشق بیشتر بود , دوستی گرانبهایی که می توانستم همیشه به آن افتخار کنم .


ادامه مطلب ...

ثروتمند بودن یا نبودن اصل(بودن یا نبودن)2012

مرد ثروتمند بدون فرزندی بود که به پایان زندگی‌اش رسیده بود،کاغذ و قلمی برداشت تا وصیتنامه خود را بنویسد: ((تمام اموالم را برای خواهرم می‌گذارم نه برای برادر زاده‌ام هرگز به خیاط هیچ برای فقیران.)) اما اجل به او فرصت نداد تا نوشته اش را کامل کند و آنرا نقطه گذاری کند.پس تکلیف آن همه ثروت چه می‌شد؟؟؟ برادر زاده او تصمیم گرفت..آن را اینگونه تغییر دهد: «تمام اموالم را برای خواهرم می‌گذارم؟ نه! برای برادر زاده‌ام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران.» خواهر او که موافق نبود آن را اینگونه نقطه‌گذاریکرد : «تمام اموالم را برای خواهرم می‌گذارم. نه برای برادر زاده‌ام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران.» خیاط مخصوصش هم یک کپی از وصیت نامه را پیدا کرد وآن را به روش خودش نقطه‌گذاری کرد: «تمام اموالم را برای خواهرم می‌گذارم؟ نه. برای برادرزاده‌ام؟ هرگز. به خیاط. هیچ برای فقیران.» پس از شنیدن این ماجرا فقیران شهر جمع شدند تا نظر خود را اعلام کنند: «تمام اموالم را برای خواهرم می‌گذارم؟ نه. برای برادر زاده‌ام؟ هرگز. به خیاط؟ هیچ. برایفقیران.» نکته اخلاقی: به واقع زندگی نیز این چنین است‌: او نسخه‌ای از هستی و زندگی به ما می‌دهد که درآن هیچ نقطه و ویرگولی نیست و ما باید بهروش خودمان آن را نقطه‌گذاری کنیم. اززمان تولد تا مرگ تمام نقطه گذاریها دست ماست «فارغ از اعتقاد مذهبی و یا غیرمذهبی به هستی و زندگی، از علامت تعجب تولد تا علامت سوالمرگ، همه چیز بستگی به روش نقطه‌گذاری مادارد» ادامه مطلب ...

اروپا آمریکا یا ایران 2012

یک روز صبح در کشور آلمان: مردمی که برای خرید شیر آمده بودند ، در کمال تعجب دیدند شیری که تا دیروز 1 یورو فروخته میشد ، امروز 1.5 یورو عرضه میشود . هیچ کس سرو صدا و اغتشاشی نکرد اما، هیچ کس هم شیر نخرید. بطری های شیر به کارخانه مرجوع شد و همان شب آنگلا مرکل ازتلویزیون رسمی آلمان به صورت زنده از مردمان کشورش بابت این گرانی عذر خواهی کرد و از فردا شیر دوباره به قیمت 1 یورو توزیع شد ...!!!! یک روز صبح در کشور ایران: مردمی که برای خرید شیر آمده بودند ، در کمال تعجب دیدند شیری که تا دیروز 350 تومان فروخته میشد ، امروز 750 تومان عرضه میشود . همه سر و صدا و اغتشاشی کردند اما ، همه هم شیر خریدند و حتی از نیاز روزانه نیز بیشتر خریدند !!! پاکت های شیر به کارخانه مرجوع نشدو همه به فروشرسید حتی در بازار نایاب نیز شد و فردای همان روز مجددا قیمت شیر افزایش پیدا کرد و به 1350 تومان رسید و همچنان مردم خریدند و کسی هم عذرخواهی نکرد و شیر نیز توزیع شد.....!!!!!!! معضلات ما ایرانی ها پیش از آنکه سیاسی باشد، اجتماعی و فرهنگی است. بخش بزرگی از جامعه ممکن است زیر خط فقز نباشند ولی قطعازیر خط شعور اجتماعی هستند.

طنز آخر زمان 2012

سوال مهم: اگر به شما بگویند که امسال آخرینسال حیات زمین است و دنیا در یکی از روزهای سال جاری به پایان می رسد، شما در این سالچکار خواهید کرد؟ خسیس: یکروز که خیلی گرسنه باشم تنهایی به ساندویچی سر کوچه مان خواهم رفت و یک ساندویچ سوسیس بندری سفارش می دهم با تعداد نان استاندارد بدون 4تا نان اضافهتا برای اولین بار بتوانم مزه واقعی و ناب سوسیس را زیر دندان هایم احساس کنم و تازه اگر یقین پیدا کنم که لحظاتی بعد دنیا تمام می شود شاید یک نوشابه شیشه ای هم بخرم و تنهایی تا آخرش بخورم. مرفه بی درد: کار خاصی انجام نمی دهم چون هرکار که می خواستم و عشقم می کشیده انجام دادم. عین روزهای سال های قبل آب پرتقالم را می خورم، در استخر خانه ام شنا می کنم، با خودروی لوکس و وارداتی ام در اتوبان دوردور می زنم، یکسری تفریحات سالم و ناسالم دیگر انجام می دهم تا دنیا تمام شود و از این تفریحات کسل کننده راحت شوم و برم کمی هم تفریحات آن دنیا را امتحان نمایم. زمینخوار: تمام زمین های مردم که از ترس به آخررسیدن دنیا به زیر قیمت می فروشند را از آن ها می خرم. دنیا را چه دیدی شاید تقدیر عوض شد و تمام شدن دنیا یک چند قرنی عقب افتاد آنوقت باز همان زمین ها را به دو برابر قیمت به صاحبانشان می فروشم و با سودی کلانی که کردم می روم کره ماه برای خودم زمین می خرم تا دفعه بعدی که دنیا خواست نابود شود یک تکه زمین در کره دیگری داشته باشم تا کارو کسبم را در آنجا ادامه دهم. به قول جد مرحومم:« زمین مَرد است » یعنی هیچوقت در خرید زمین ضرر نیست حتی اگر دنیا به آخر برسد...! برچ